اشعارشهادت امام رضا(ع)
مناجات اميرالمومنين(منتظران ظهور)
حقانيت و اثبات اميرالمومنين و دعا براي فرج امام زمان

به خاک حُجره رُخش را چو آشنا می کرد

گرفته بود دلش... یاد کربلا می کرد

 

اگر غریب نبود پس چرا چنان مادر

 برای آمدن مرگ خود دعا می کرد

 

به یاد کوچه زمین می نشست و بر می خواست

درون خویش یقین یاد مرتضی می کرد

 

نبود خواهرش آنجا وگرنه در حُجره

 ز روی چهره او خاک را جدا می کرد

 

میان حُجره غریبانه دست و پا میزد

جواد را ز نوای جگر صدا می کرد

 

پس رسید و به دامن گرفت رأس پدر

و سِرّ روضه ی سر بسته برملا می کرد

 

نهاد چهره خود را به چهره بابا

اشاره ای به علی اکبرش رضا می کرد

 اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفاً اطلاع دهید

******************

آمد از راه و کشید آرام عبا رویِ سرش

یعنی امروز ست روزِ ناله هایِ آخرش

 

هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت

میکشد خود را به سویِ خانه مثلِ مادرش

 

رویِ خاکِ کوچه دنبالش اگر دقت کنی

بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش

 

او زمین می خورد و میخندید بر حالش عدو

این هم ارثی بود که برده ز جدِّ اطهرش

 

صحنۀ جان دادن او روضۀ مستوره شد

حجره در بسته میداند چه آمد بر سرش

 

بار دیگر صورت خاکی و دست و پا زدن

خادمش دید و ولی هرگز نمیشد باورش

 

یک بُنَیّ گفت و از کام پسر بوسه گرفت

از مدینه بهر یاری زود آمد دلبرش

 

کربلا بابا رسید امّا پسر افتاده بود

قلبِ شاعر آب شد در این سه بیت آخرش

 

هر چه قدر آغوش خود واکرد اکبر جا نشد

تا که آخر در عبا پیچید جسم اکبرش

 

تا قیامت هم نمیفهمند اهل معرفت

از چه آمد دست بر سر بین لشگر خواهرش

 

آنکه حتّی تارِ مویش را ندیده جبرئیل

دست بُرده بر سرِ نعش علی بر معجرش

 

قاسم نعمتی

******************

بوي باران و بوي دلتنگي

مي وزد از حوالي چشمت

چه شده که شقايق و لاله

مي چکد از زلالي چشمت

**

آسمان هم به گريه افتاده

هم نفس با نگاه بارانيت

ناله ناله فرات مي ريزد

زمزم اشک هاي پنهانيت

**

بغض هاي دلت ترک مي خورد

در همان شام بيقراي که ...

لاله لاله دل پريشانت

خون شد از خون آن اناري که ...

**

در غروب نگاه محزونت

آرزويي به جز شهادت نيست

چه غريبانه اشک مي ريزي

و به بالين تو جوادت نيست

**

خوب شد که نديد فرزندت

بين آن کوچه دست بر پهلو

روضه خوان شد نگاه خونبارت

کوچه، ديوار، لاله، در، پهلو

**

سر سپردي به خاک دلتنگي

گوشه حجره قتلگاهت بود

گريه گريه مصيبتي اعظم

جاري از گوشه نگاهت بود

**

چه به روز دل تو آوردند

که عطش شعله مي کشيد از جان

ذکر لب هاي تشنه ات هر دم

السلام عليک يا عطشان

**

آه با چشم غرق خون ديدي

کربلا کربلا مصيبت بود

هم نوا شد دل شکسته تو

با سري که پر از جراحت بود:

**

بر سر نيزه هاي نامحرم

لحظه لحظه چه بر سرت آمد

واي از دست هاي سنگيني

که به تکريم دخترت آمد

**

سنگ ها گرم بوسه از لب هات

در همان کوچه در عبوري که ...

چه شد اي سر بريده زينب

سر در آوردي از تنوري که ...

 

یوسف رحیمی

*******************

با زمین خوردنت امروز زمین خورد زمین

آسمان خورد زمین عرش برین خورد زمین

 

وسط کوچه همینکه بدنت لرزه گرفت

ناگهان بال و پر روح الامین خورد زمین

 

این چه زهری است که داری به خودت می پیچی

گاه پشت کمرت گاه جبین خورد زمین

 

از سر تو چه بگوییم؟ روی خاک افتاد

از تن تو چه بگوییم؟ همین ... خورد زمین

 

دگرت نیست توان تا که ز جا برخیزی

ای که با تو همه ی دین مبین خورد زمین

 

داشت می مرد اباصلت که چندین دفعه

دید مولاش چه بی یار و معین خورد زمین

 

زهر اول اثرش بر جگر مسموم است

پهلویت سوخت که زانوت چنین خورد زمین

 

پسرت تا ز مدینه به کنار تو رسید

طاقتش کم شد و گریان و حزین خورد زمین

 

به زمین خوردن و خاکی شدنت موروثی است

جد تشنه لبت از عرشه ی زین خورد زمین

جواد حیدری

 *******************

شنیده ام که خودت در زمان پر زدنت

بروی خاک رها گشت پیکر و بدنت

 

هزار لاله روان شد ز گوشه دهنت

غریب بودی و خون شد تمام پیرهنت

 

ز سوز زهر اگرچه به خویش پیچیدی

ولی زمان غــــــــروبت جواد را دیدی

 

اگرچه جز پسرت کس نبود در بر تو?

ولی ندید تنت را به خاک خواهر تو

 

به زیر سم ستوران نرفت پیکر تو

اسیر پنجه سرنیزه ها نشد سرتو

 

حسین گفتم و قلبت شکست آقا جان

به دل غبار محرم نشست آقا جان

 

محمد علی بیابانی 

********************

انگور می خرند پذیرایی ات کنند

مهمان جشن شوم یهودایی ات کنند

 

شکر خدا که بر بدنت دشنه ای نخورد

قسمت نبود حضرت یحیایی ات کنند

 

این اشک شوق ماست که شکر خدا نشد

نیزه سوار زخمی صحرایی ات کنند

 

گل ریختند روی تنت ای غریب طوس

تا در نگاه شهر تماشایی ات کنند

 

بخشیده اند مهریه شان را زنان شهر

تا گریه بر غریبی و تنهایی ات کنند

 

وحید قاسمی

********************

نگاه خيس قلم روي دفترم افتاد

كنار حجره امامي رئوف جان مي داد

 

تمام حجره پر از التهاب بود و سكوت

نواي تشنه ي آب آب بود و سكوت

 

جواد از سوي باب الجواد مي آيد

و مادري شده محزون كنار او شايد

 

نَفَس نَفَس زده در كوچه هاي باراني

و همنوا شده با ناله ي خراساني

 

خدا نكرده اگر ناگهان زمين مي خورد

تمام كوچه پر از گرد وخاكِ طوفاني

 

نگاه و صورت او سرخ، من نمي دانم

كه جام زهر ، و يا دست سنگي ثاني ؟

 

عبا به روي سرش آسماني از اندوه

و حجره محفل روضه مكاني از اندوه

 

چه قدر لحظه ي آخر گريزي از تب بود

به فكر مقتل و خَدُّالتريب و زينب بود

 

دوباره بي تب و تاب حضور دعبل شد

دوباره روضه ي گودال مَحرم دل شد

 

دلش به خاكِ كف حجره يادي ازغم كرد

تمام صحن حسينيه را محرَّم كرد

 

رئوف عشق و محبت حديث سلسله را

به نقل از خود جبريل،وقف عالم كرد

 

دلم نشسته به پاي نماز بارانت

تمام شهر دلم را شبيه زمزم كرد

 

غروب چشم پُرابرش،غروب عاشورا

حسين بركفِ گودال خسته و تنها

 

به روي پيكر او جايِ تير و سرنيزه

سلام قاري قرآن،سرتو بر نيزه!

 

علی پور زمان

*******************

شب هم به قدر دیدۀ تو، پر ستاره نیست

دریای غصه های دلت را، کناره نیست

 

گفتی به خادمت که درِ حجره را ببند

یعنی برای تشنگیت، راه چاره نیست

 

 آقا شبیه مار گزیده، به خود مپیچ

آهسته تر، مگر جگرت، پاره پاره نیست؟

 

 بهتر که خواهرت دم آخر نیامده

این صحنه ها که قابل درک و نظاره نیست

 

 داری به یاد جدّ خودت گریه می کنی

روضه بخوان که جای گریز و اشاره نیست

 

تو روی خاکِ حجره ای و خاک بر سرم

اما تنت اسیر هجوم سواره نیست

 

محمد امین سبکبار

*******************

خادمت پشت در قصر خبر می خواهد

از شب مبهم این فتنه خبر می خواهد

 

کاش آن خوشه مسموم زبانش می گفت:

لب شیرین تو انگور مگر می خواهد؟

 

تو عبا روی سرت می کشی و پا به زمین

رفتنت تا به در خانه هنر می خواهد

 

ای جگر گوشه که در حجره ی غم تنهایی

زهر از جان تو انگار جگر می خواهد

 

دل تو سوخته از درد به خود می پیچی

لب خشکیده تو دیده تر می خواهد

 

خوب شد اینکه جوادت به کنارت آمد

پدرِ از نفس افتاده پسر می خواهد

 

لحظه رفتن خود در نظرت می آمد

روضه مرد غریبی که نفر می خواهد

 

یاد آن حرف تو با ابن شبیب افتادم

یاد آن دشنه که از جدّ تو سر می خواهد

محمد امین سبکبار

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مناجات اميرالمومنين(م نتظران ظهور) و آدرس monajat1385.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان